۱۳۸۶ خرداد ۷, دوشنبه

ملال مثل آرزو

رنج بردن و سختی کشیدن در راه بدست آوردن مطلوب همان اندازه احمقانه است که راضی شدن به غیر آن! اصولا بجای اینکه همواره از خود بپرسیم کدام مطلوبمان است؟ باید با تمسخر پرسید: مطلوب؟ مطلوب دیگر چیست؟ هرگز نمیتوان مطمئن بود چه چیز براستی مناسب حال ماست، پس چرا بیهوده اصرار کنیم؟
مطلوب دانستن همراه است با مرز گذاشتن، محدود کردن، کم کردن. محدوده ای را خواستن، عده ای را خواستن و در اوج خود تنها یکی را خواستن. چه ملال آور! چرا یکی؟ چرا بیشتر نه؟ چرا همه نه؟ چرا هیچ نه؟
پس تو ای که با چشمان خیره در آرزوی چیزی هستی، بیش از این چشمانت را آزار مده. بگذار همه چیز آرزویت باشد و نباشد.

شاید بعدا بیشتر توضیح دادم.

پ.ن: گاهی از دل تعلق این آزادی و سبکی ست که میجوشد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر