۱۳۸۵ آذر ۲, پنجشنبه

یک شوخی

به علت کمبود شعور اجتماعی در ايران، صحبت کردن درباره بسياری از موضوعها و مطالب در جمع سخت و دشوار و حتی تا حدودی بی عقلی است، چه برسد به اينکه در اين مطالب صراحت نيز به خرج دهيم! اغلب صحبتها و سخنان ما مورد سوء برداشت و کژ نگری از جانب ديگران ميشود. به طور مثال صحبت کردن
درباره مسائل جنسی باعث ايجاد دو عکس العمل ابلهانه از جانب ديگران ميشود. عده اي فرد مورد نظر را شهوت ران و يا فاسد اخلاقی ميپندارند. عده اي ديگر که حسد و نخوت تا عمق وجودشان رخنه کرده، اينگونه ميپندارند که وی برای اين چنين سخنانی ميگويد که تلميحاً چنين بگويد که يا روشنفکر است يا شخص صاحب نظر ، مهم و نترسی است. و يا مثلاً هنگاميکه از سياست صحبت ميشود و يا از افراد سياسی کشور انتقادی صورت ميگيرد عده اي به سرعت جبهه گيری کرده و انواع تهمتها و برچسبهای احمقانه به وی ميزنند.
در مقابل اين عکس العملهای سفيهانه، افراد باهوشتر جامعه افکار و انديشه های خود را در قالب شوخی و طنز ريخته
و به کمک آن سعی در بيان انديشه ها، انتقادات و مطالب خود ميکنند. يعنی در عين حالی که چيز خنده داری ميگويند فکر و عقيده خود را نيز بيان ميدارند. اين افراد باهوش...ولی کمی صبر کنيد!...اين عده به اصطلاح باهوشتر خود دچار خيالات شده اند! چون فراموش کرده اند ديگران کم هوشتر و نفهمتر از آنند که به عمق شوخيهای آنان پی ببرند.
پ.ن۱: چشم به راه درمان سفاهت سفیهان بودن سفیهانه است. "گوته"
پ.ن۲: من حالم گرفته میشود وقتی ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر