۱۳۸۶ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

در باب بد حجابی

از مسخره بودن حجاب و فلسفه وجودیش که بگذریم، طرح مبارزه با بد حجابی قبل از هر چیز نوعی مبارزه است. نوعی جنگ، نوعی قلدری. اصولا این از ویژگیهای اسلام و مخصوصا از نوع ایرانیه آن است که گره را با دندان باز میکنند. در اسلام حال حاضر اولین و آخرین راه حل جنگ است. اینرا به وضوح میتوان دید. اغلب در هر کجای زمین که جنگی، درگیری یا سروصدایی هست اگر همیشه یک طرف آن مسلمانان نباشند به هر حال یک ربطی به اسلام دارد. سخن از اسلام حقیقی زدن و اینها را جدای از آن اسلام اصیل دانستن نیز گزاره غلط را درست نمیکند. تنها صورت مسئله پاک میشود.

گیرم بد حجابی نتیجه فساد اخلاقی، نتیجه فرهنگ بیمار ما باشد. مبارزه با آن چه دردی درمان میکند؟ مثل این میماند که برای برطرف کردن مثلا سرفه های یک بیمار بجای اینکه عوامل ایجاد سرفه را برطرف کنیم، دهان بیمار را بدوزیم و بگوییم سرفه قطع شد!

اصولا تحلیل مجریان این طرح از پدیده بد حجابی چه بوده؟ واضح است. کلیت تحلیل این بوده که، پدیده بدحجابی، تجمل پرستی و از این قبیل کارهای بد (؟!)، یک جامعه، یک ملت ( مخصوصا از نوع دینی ) را به نابودی و زوال میکشاند. ولی عقیده من درست عکس این است! یعنی هنگامی که ملت رو به نابودی میرود این پدیده ها ظاهر میشوند و از پی می آیند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر