[آپوکالیپس]
ای سادگیِ مقدس...
۱۳۸۶ آذر ۲۱, چهارشنبه
خواب
خواب دیدم در یک عصر بهاری در کافی شاپی درخیابان ولیعصر، یواشکی برایت اس ام اس میزنم: "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟"
خواب است دیگر من جدی نمیگیرم تو هم نگیر!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر