۱۳۸۵ بهمن ۲۲, یکشنبه

سخنرانی همچون نواختن فلوت

تأثيری که لحن و نوع بيان بر شنونده جدايی از مطالب بيان شده ميگذارد امريست اجتناب ناپذير. گاهی اوقات دليل مخالفت ما با گفتهﺍی فقط به اين دليل است که نوع بيان و لحن آن تأثير چندان مطلوبی بر ما نميگذارد. نيچه ميگويد: "غالبا تنها به اين دليل با عقيدهﺍی مخالفت ميکنيم که لحن بيان آنرا دوست نميداريم." عکس اين قضيه نيز درست است، يعنی دليل موافقت خوشايند بودن لحن بيان است. بطور مثال ميتوان به سخنرانيهای امروزاحمدی نژاد اشاره کرد. کل حرفهای وی ارزش چندانی ندارد ولی لحن بيان وی بسيار تأثير گذار است مخصوصاً برای مخاطبانش، يعنی عوام و توده مردم. سخنرانی احساسی، با هيجان، پيامبرانه، تحريک آميز و ... همه باعث ايجاد موافقت و مقبوليت در بين عوام ميشود.
28 سال پيش خمينی نيز از همين ترفند استفاده ميکرد. اصولا اين ترفند محبوبيت خاصی بين تمام ديکتاتورها دارد، هيتلر و حتی کاسترو نيز از اين دسته اند.
به راحتی ميتوان شباهت اين موضوع را با نواختن فلوت توسط چوپان برای گله اي گوسفند و بز مشاهده کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر