امور اجتماعی:
همانطور که گفته شد به زعم دورکيم به واقعيت اجتماعی بايد مانند شئ نگريسته شود که نسبت به افراد خارجی و جبری است. اما اين امر اجتماعی چيست؟ در واقع دورکيم بين دو نوع امور اجتماعی ِ مادی و غير مادی فرق قائل میشود. امور اجتماعی مادی واضحتر از ديگری است چرا که اين امور واقعی و ماهيت مادی دارند، اما از نظر دورکيم در درجه دوم اهميت قرار دارند. همانطور که وی اظهار داشته: «امر اجتماعی گاهی جنبه مادی به خود میگيرد و عنصری از دنيای اجتماعی خارجی میگردد.» حقوق مثالی از امر ِ اجتماعی ِ مادی است.
اما کار اصلی و برجسته دورکيم و مرکز جامعهشناسی وی بر مطالعه و بررسی امور اجتماعی غير ِ مادی متمرکز شده است چيزی که جامعهشناسان ِ امروزی هنجارها و ارزشها مینماند (که در پست قبلی هم اشارهای به آنها شد) مثال خوبی از امور اجتماعی غير مادی هستند. اما به نظر میرسد هنجارها و ارزشها چيزهايی باشند که نه پديدههايی خارجی بلکه پديدههايی ذهنی هستند و اساساً در حوزه روانشناسی قرار میگيرند. دورکيم استدلال میکند امور اجتماعی مادی با وضوح بيشتری خارجی و جبریاند در حالی که امور اجتماعی غير مادی به روشنی ديگری نيستند و با پذيرفتن ذهنی بودن برخی از پديدههای اجتماعی آنها را پديدههای ذهنیای در نظر میگيرد که جبری و خارجی هستند و با امور روانی و درونی متفاوتند. و یک جا از امور اجتماعی بعنوان «اذهان فردی که گروهها را به هم متصل مینمايد و به موجود هستی میدهد و امور روانی فرد را میسازد.»
کوششی که وی در سازمان دهی امور اجتماعی در سطح واقعيت اجتماعی نموده است يک راه مناسب برای استخراج امور اجتماعی در آثار و تحليل تفکر او در اين رابطه است.
سطوح اصلی امر اجتماعی در آثار دورکيم شامل موارد زير است:
الف) امور اجتماعی مادی که شامل جامعه، عناصر ساختاری جامعه (مثل کليسا و دولت) و عناصر ريختشناسی جامعه (مثل توزيع جمعيت، پراکندگی مساکن)
ب) امور اجتماعی غير مادی شامل اخلاق، وجدان ِ جمعی، روح جمعی و امور ِ جاری ِ اجتماعی
اين جامعهشناس به امور اجتماعی در سطح کلان نگاه کرده به اضافه اينکه جامعه را ترکيبی از امور اجتماعی يا ساختارهای اجتماعی میبيند که برای انواع جوامع دارای کارکرد است. و علاوه بر کارکرد ساختارهای اجتماعی، به مطالعه علت آنها هم علاقهمند بود. علاوه بر اينها تصور وی از جامعهشناسی موجب شد که اين اعتقاد را پيدا کند که امور اجتماعی غير مادی را نمیتوان بطور مستقيم مطالعه کرد و مطالعه مستقيم آنها را به فلسفه وا گذاشت. برای بررسی اين وقايع توسط جامعهشناسان آنها بايد به امور اجتماعی مادی بپردازند چرا که طبيعت تغييرات ِ اجتماعی غير مادی را منعکس میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر