اگر تا کنون شعری سروده باشید و یا اصلاً متنی زیبا و شوق آمیز خلق کرده باشید و یا اینکه نقاش هستید و شده است که ناگهان میل نقش زدن در وجودتان خزیده، یک چیز را خوب حس کردهاید! درست قبل از سرودن شعر، قبل از حرکت دادن قلم مو روی بوم،حس و حالی موسیقیایی و سرخوشانه وجود آدمی را در بر میگیرد، روح هنر از همانجا میتراود. چیزی است از جنس زندگی از جنس حقیقت از جنس غریزه. وجه دیونیزوسی هنر همان جا در همان لحظهی تاریخی و ناب اتفاق افتاده است و بس! تا اینجا موسیقیست، باقی تلاشی آپولونیست برای تبدیلش به یک واسطه، چیزی ملموس برای دیگری به چیزی از جنس کلمه، به شکل مجسم، به شعر!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر