[آپوکالیپس]
ای سادگیِ مقدس...
۱۳۸۷ مرداد ۱۴, دوشنبه
اولين باران ِ زمستانی
نيمکت کهنهی باغ
خاطرات دورش را
در اولين باران ِ زمستانی
از ذهن پاک کرده است!
خاطرهی شعرهايی را که هرگز نسروده بودم!
خاطرهی آوازهايی را که هرگز نخوانده بودی...
[حسین پناهی -
از کتاب افلاطون کنار بخاری]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر