۱۳۸۵ اسفند ۱۸, جمعه

بسي بيش از آن چه بايد

به راز درون بسيار کسان آگاهم

اما هنوز ندانم که خود کيستم

چشمانم آن همسايه است که نزديک است به من

بسي بيش از آن چه بايد

هم از اين روست که خود را نمي توانم ديد

چقدر دلم مي خواهد اندکي از خويشتن دور شوم

تا چهره خويش نکوتر بنگرم

اما نه آنقدر دور که دشمن از من فاصله دارد

اگر چه حتي نزديک ترين دوستانم نيز بس ز من دورند

دلم مي خواهد فاصله اي داشته باشم با خود

ميان دوست و دشمن

تا به سيماي خود بنگرم

و ببينم تنها آن چه را که بايد از خويش ببينم

اين است آن چه دلم به راستي مي خواهد.

نیچه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر