۱۳۸۶ مرداد ۳۰, سه‌شنبه

لطفاً خفه شوید

1. دانش آموزی به عنوان پروژه درسیش این تقاضانامه را بین 50 نفر توزیع کرد:

ماده ای به نام "dihydrogen monoxide (DHMO)" امروزه در بسیاری از صنایع به کار می رود. ما به دلایل زیر خواهان کنترل شدید و یا حذف کلی این ماده از محصولات صنعتی هستیم:

1- این ماده باعث ایجاد عرق و تهوع میشود.

2- از اجزاء عمده باران اسیدی می باشد.

3- در حالت گازی می تواند باعث ایجاد سوختگی شدید شود.

4- ورود تصادفی آن به مجرای تنفس می تواند کشنده باشد.

5- باعث تشدید خوردگی می شود.

6- باعث کاسته شدن از توان ترمز خودروها می شود.

7- درتومورهای بیماران سرطانی مشاهده شده است


از بین 50 نفری که تقاضانامه بین آنها توزیع شده بود:

1- 43 نفر خواستار منع استفاده از این ماده شدند.
2- 6 نفر ممتنع بودند.
3- فقط یک نفر فهمیده بود که ماده مورد نظر آب است.

نتیجه اخلاقی: حتی در ساده ترین مسائل علمی، اگر متخصص نیستید خفه شوید.

2. ایرانیان به تجربه دریافته اند که در جایی شروع به حرف زدن درباره موضوعی کنند که مطمئن باشند شنونده شان به اندازه خودشان پخمه است و در باره چیزی که صحبت میکنند هیچ سر رشته ای ندارند. این موضوع البته چندان خوشایند نیست، چون همیشه خطر آن می رود که به هر حال یکی این وسط پیدا شود که کمتر پخمه باشد و مچ طرف را در غیر علمی بودن سخنانش بگیرد. و این خوشایند نیست چون ما دوست داریم حتما چیزی برای گفتن داشته باشیم و هر طور شده چیزی بگوییم و نشان دهیم که حداقل در یک موضوع صاحب نظریم و از شنونده بیشتر حالیمان است.
خوشبختانه باب سیاست همیشه باز است ( یه چیزی تو همون مایه های باب شهادت ). سیاست حتی به زور هم نمیتواند یک علم منسجم و مشخص باشد و کسی نیست و نمیتواند بگوید که عزیزم شما داری چِرت میگویی! سطحی ترین تحلیلها هم به هر حال تحلیل اند. مثلاً برای شروع میتوان به هر که گیر آوردیم فحش بدهیم! همین میشود موضوع وراجی هایمان حول مسائل سیاسی میگذرد، از دانشگاه و محل کار گرفته تا اتوبوس و تاکسی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر