۱۳۸۶ مرداد ۱۳, شنبه

راهنمای روشنفکر شدن در هفت دقیقه

کلمات هم می توانند مظلوم واقع شوند. ما به آنها ظلم می کنیم وقتی آنها را در جاهایی به کار می بریم که برای آن ساخته نشده اند. شاید ریشه این کار ما عدم درک صحیحمان از آن کلمات باشد. این سبب می شود که هر کجا کلمه ای نیابیم، و از آن دردناکتر، جایی که کلمه مرسوم کلمه ای تو هین آمیز است، از کلمه مظلوم استفاده کنیم.

یکی از مظلوم ترین کلمات در ادبیات روزمره ما، واژه "روشنفکر" است. اگر میخواهید به معنای جدید این کلمه، روشنفکر شوید، از هفت دستور زیر پیروی کنيد:

1- خدا را انکار کنيد.
مهم نیست که برای ادعای خود دلیل داشته باشید. حتی لازم نیست در رد ادعای دیگران چیزی بگویید. مثلاً خیلی راحت می توانید بگویید وجود خدا برایتان اثبات نشده است. اگر هم کسی خواست چیزی بگوید، اعتراض کنید و آسمان و ریسمان را به هم ببافید و از بحث در این مورد فرار کنید. هیچ اهمیتی ندارد که اکثر متفکران بزرگ تاریخ عکس عقیده شما را داشته باشند.

2- ادعا کنید سلیقه خیلی خاصی دارید.
هستند کسانی که صادقانه از شوپن لذت می برند و یا فیلمهای تارکوفسکی را می پسندند (برای مثال، خود شوپن و تارکوفسکی) ولی شما از این عده نیستید. مهم نیست. کافی است ادعا کنید. تعدادی کلمه قلمبه سلمبه هم یاد بگیرید و مثلاً بگویید فیلمهای تارکوفسکی با سازوکار مغلق جامعه پسامدرن صنعتی شده در تعارض دیالکتیک قرار دارند. به هر حال شما یک روشنفکرید. مردم شما را نمی فهمند.

3- اقرار به ندانستن نکنید.
شما همه چیز را می دانید. حداقل در مورد آن فکر کرده اید. هرگز اعتراف نکنید که به موضوعی فکر نکرده اید یا زاویه دید مطرح شده برایتان تازگی دارد. شما روشنفکرید. حق و حتی وظیفه دارید در همه زمینه ها اظهار نظر کنید.

4- ظاهر غیرمعمول داشته باشید.
غیرمعمول یعنی یا متعلق به 20 سال قبل، یا 20 سال بعد. هم میتوانید خیلی ساده و زشت لباس بپوشید و ادعا کنید به این مسائل بی اعتنایید و هم میتوانید خیلی عجیب و بازهم زشت بپوشید و بگویید هنوز شما را درک نمی کنند.

5- از چیزی که به آن روابط جنسی آزاد می گویید دفاع کنید.
چیزی را تبلیغ کنید که هرگز برای پدر و مادرتان مجاز نمی دانستید و نمی دانید. از نظر شما عشق چیزی است که اصلاً روشنفکرانه نیست. پایبندی به معشوق و انتظار وفاداری داشتن مال عوام است. تأسف بار است که همین عشق، به همین شکل ساده و عامیانه، دستمایه خلق زیباترین آفرینشهای هنری بشر شده است. همه آن آثار را مسخره کنید. آخر حافظ و شکسپیر و شاملو که به اندازه شما روشنفکر نبوده اند.

6- مریض و خموده باشید.
انسانهای روشنفکر نباید سرحال باشند. اصولاً نباید کفایت فعالیت جسمانی را داشته باشند. برای خودتان یک مریضی بتراشید. امراض عصبی با کلاسترند. خدا را شکر که هر چیزی را میتوانید دارای ریشه عصبی بدانید. مثلاً شما یک پایتان از پای دیگر کوتاهتر است چون زیاد برای اصلاح جامعه حرص می خورید. تا میتوانید به جسمتان ظلم کنید. شما روشنفکرید. جسمتان ارزشی ندارد. نابودش کنید.

7- ادعا کنید میخواهید خودتان را بکشید.
آدمی که می خواهد خودش را بکشد قبل از آن در موردش حرف نمی زند. بررسی موارد بسیار خودکشی نشان داده که خودکشی فرد در اکثر قریب به اتفاق موارد برای نزدیکانش هم غافلگیرکننده است، ولی همه باید بدانند که شما به خاطر پوچی زندگی و وضع کنونی جهان و یا نابسامانیهای فکری، تصمیم دارید بالاخره یک روز خودتان را بکشید.

دوست من! حالا شما یک روشنفکر هستید.

پ.ن. شما [...] هم نیستید!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر