۱۳۸۶ بهمن ۱۸, پنجشنبه

فاشیسم ِ وبلاگ نویسی

«غایات وسائل را مباح میکنند.»
ماکیاول

برخی از نوشته‌های هر وبلاگ می‌تواند از آن دست نوشته‌هايی باشد که نويسنده موضع، نظر و يا عقيده‌ی خودش را در رابطه با فلان موضوع نوشته باشد. خب يک نوعش اين است که طرف بيايد راست نظرش را در يک جمله بنويسد و قال فضیه را بکند. ولی این خیلی بدیهی است که کسی اين کار را نمی‌کند. چون هر نويسنده‌ی وبلاگی می‌داند که چنين چيزی در نظر خواننده اصلاً خوشايند و تأثير گذار نيست. و می‌داند که برای مخاطبش بايد دليلی چيزی بياورد تا شايد خوشش بيايد. به همين دليل نويسنده سعی می‌کند چند پاراگراف به نوشته‌اش اضافه کند و با هر زحمتی که شده سعی کند دليل و علت چنين اظهار نظری را در نظر خواننده مقبول و عقيده‌اش را هر چند شاید راديکال موجه سازد. اين دليل‌ها و توجيه‌هايی که نويسنده در موجه ساختن موضع‌اش می‌آورد می‌تواند مثلاً برگرفته از کتابی باشد يا می‌تواند حاوی ديدگاه فلان انديشمند و خوانش او از وی باشد و يا اصلاً می‌تواند پر از سفسطه‌هایی استادانه باشد؛ و خلاصه هر چيزی که نويسنده گمان می‌کند به درد اثبات ايده‌اش می‌خورد می‌تواند اين وسط آمده باشد. اگر شما هم اينجوری وبلاگ نوشته‌ايد بايد بگويم که به دنیای فاشیسم خوش آمدید. البته هيچ جای نگرانی نيست، اين وضعيت (شايد متأسفانه) خيلی طبيعی است. به قول رومن گاری در هر کسی به هر حال تا حدودی فاشيسم وجود دارد. قضيه از آنجايی شروع می شود که مثلاً شما برای اثبات نظرتان به انواع و اقسام منابع و ديگر نظرات متوصل شده‌اید. چيزهايی که اگر قرار باشد جاهای ديگر کارساز نباشند حتی دست به انکارشان هم می‌زنيد. شما از انبوهی از گفته‌ها، نوشته‌ها و انديشه‌ها آنهايی را که به درد کارتان می‌خورد، به درد موجه ساختن نظرتان می‌خورد انتخاب کرده‌ايد و اصلاً به اين کار نداريد که چقدر حقيقتا با آنها موافق هستید. گیرم اصلاً منطق خودتان را در جهت اثبات بکار گرفته باشید همین که ابتدا اظهار نظر کردید بعد توجیه‌اش می‌کنید و خواننده هم که متن شما را می‌خواند و از پشت پرده خبر ندارد, فاشیسم وارد عمل شده است و رَدی از قول ماکیاول در وبلاگ نوشتن شما وجود داشته است. راستش از خدا پنهان که نیست از شما چه پنهان این فاشیسم لعنتی در وبلاگ نوشتن من هم هست. نمونه اش همین نوشته. D:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر